{؛ ژاکت ؛}

سرمای روزگار، تنها یک راه دارد...لباس گرم

{؛ ژاکت ؛}

سرمای روزگار، تنها یک راه دارد...لباس گرم

درباره بلاگ
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۳۹ مطلب با موضوع «عشق» ثبت شده است

۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۶

خط مُـــــــمتد

ما در حال انجامِ وظیفه ایم...دِلا شیره، تا ابد با ترس غریبه ایم...
شهروند فردا
۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۱۰

بی پدر مادر (3)

بعد از وارد شدن به وادی معنای واقعی سیاست و شناخت مفاهیم پایه ای در این وادی، از جمله ویژگی های یک فرد مناسب برای جایگاه مناسب خود در امور مختلف جامعه، شاید نوبت به آن رسیده باشد که بگوییم واقعا این برهه از زمان و مکان ما، چه کسی را به میدان میطلبد...

شهروند فردا
۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۳۸

...چشم در راه

تو را من چشم در راهم

شهروند فردا
۲۱ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۲

مَردونگی

می ترسم از روزی که ترس، سراغم آید
روزی که صدای مردانه، در خانه کم آید
تاریکیِ شب است و دیگر هیچ...
شهروند فردا
۲۵ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۹

وجدان

مرامت بین همه زبان زد بود

صدایت، آویزه ی گوشم بود

مستِ آن چشم ها بودم ولی

موهای پریشانت چیز دیگر بود

شهروند فردا
۱۶ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۳۴

بمیرید بمیرید

بمیرید بمیرید، در این عشق بمیرید     در این عشق چو مردید، همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید، و زین مرگ مترسید     کز این خاک برآیید، سماوات بگیرید

شهروند فردا
۰۴ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۴۱

حاج مالک الشباز

کودکی متولد شد...مادرش زنی سفید پوست و پدر، سیاه پوستی قد بلند و هیکلی، تک چشم و البته کشیش!

شهروند فردا
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۲۱

و دیگر هیچ.../قسمت دوم

خدایا خسته و وامانده ام، دیگر رمقی ندارم، صبر و حوصله ام پایان یافته، زندگی در نظرم سخت و ملالت بار است؛
شهروند فردا
۲۱ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۳۷

گرماگرمِ بهمن

راه را بلدم، توان بستن دارم

از سر عشق، شور رفتن دارم

نقشه ی راه، همان کفِ دستم بود

از سرخی خون، قطبنما من دارم

شهروند فردا
۲۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۱

آقا و خانم

زندگی یک عرصه است؛ عرصه ای قطعا جذاب و پر فراز و نشیب...موجودی متولد میشود که چشم دارد اما توانایی آنچنانی برای دیدن ندارد؛ گوش هایی دارد ولی توانایی چندانی برای شنیدن ندارند؛ دست و پایی دارد که تقریبا هیچ یک از توانایی های گرفتن و راه رفتن را ندارند...همین موجود با گذر زمان به خود تغییراتی میدهد...همان دست و پا زدن هایی که به ظاهر کارکردی نداشتند، میتوانند دنیایی را زیر و رو کنند و اسم خود را به تمام عالمیان برسانند...

شهروند فردا