۲۹ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۱
دردِ نیمه مشترک...
گفت: با کلمات زیر جمله بساز...
شب/نا امیدی/غم/تنهایی/مرگ/درد
...گفتم: جمله...؟! من تمام عمرمو با اینا زندگی ساختم...!
گفت: با کلمات زیر جمله بساز...
شب/نا امیدی/غم/تنهایی/مرگ/درد
...گفتم: جمله...؟! من تمام عمرمو با اینا زندگی ساختم...!
کار شاعر سخت است/شعرِ باشعور سخت است
سخت این است که نگذارد/کارَش به جفنگ آید
جوانکی مغرور، که چندی بود نومید گشتندی و اندیشه هایی پوچ در سرش جولان دادندی و او را درگیر کردندی، نزد درویشی رفته و پندی امید دهنده طلب کردندی. درویش او را چنین گفتندی
بازم زندگی میکنم...
میگم چرا نیومدی، نمیتونم بدون تو نفس بکشم...ولی بازم دارم نفس میکشم...
من از اونا نیستم که بعد دیدن چهارتا قسمت یه سریال خونگی (هرچقدرم که سریال خوبی باشه) دوسش داشته باشم...فکر کنم بیش از ده سال باشه که ازش خوشم میاد...