تیغ های رقصان
ما که رفتیم آسیا...
عجب حلوای قندی تو، امیر بی گزندی تو / عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی...
وانگه از این خسته شود / یا دل تو یا دل من...
گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن / نگو تو جمجمم افراد استالین کمین کردن...
این کیست این؟ این کیست این؟ / این یوسف ثانیست این...
دلم بعد از تو با هرچی که ترکش داشت جنگیده / دیگه بعد از تو به هرکی که درکش کرد خندیده...
نفس نفس، زده ام ناله ها ز فرقت تو / زمان زمان، شده ام بی رخ تو سودایی...
تسبیح و سجاده بابا / این سرفه های پر از دود، ویرونه ی شاه مقصود / از سکه افتادی بابا...
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من / چون یاد تو میارم، خود هیچ نمی مانم...
با این و اون نجنگ، فرار کن، فرار / از مردم دو رنگ، فرار کن، فرار...
چشم که میبستی، به بی پناهی من / پناه میبردم، به ناامید شدن...
من از برای مصلحت، در حبس دنیا مانده ام / حبس از کجا؟ من از کجا؟ مال که را دزدیده ام؟...
جان من است او، هی مزنیدش / آن منست او، هی مبریدش...
.
..
...
به جرات میتونم بگم بهترین آلبومی بود که تا حالا گوش کرده بودم...
هی گفتیم و گفتیم...این عکسو گذاشتم که نگید اینم فقط گفت و گفت...به قول یارو گفتنی ما که رفتیم آسیا...حالا دیگه نوبت بقیه ی دوستانه...ببینم چیکار میکنینا...بترکونید...
الآن باز میگن از کجا معلوم این عکسو تو گرفته باشی؟...اصلا از کجا معلوم اینو خریده باشی؟...از کجا معلوم...
...