۱۶ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۷
درد
از هرچه بگذریم، سخنِ دوست خوش تر است...
دوست چه میگوید؟ دوست معتقد است که میتوان همه چیز را در یک کلمه خلاصه کرد و همه چیز را از آن خواست...و آن کلمه، همان "درد" است و بس!
و اما درد ...
تمامِ دنیای امروز درد دارد، تمامِ مردمِ دنیا، امروز دارند با درد، دست و پنجه نرم میکنند. درد همه جا هست اما مهم تر از آن، درست شناختنِ درد و یافتنِ راه حل است. درد، یکی از ضروریات و و ویژگی های این دنیاست؛ این دنیا بدونِ درد، معنای خاصی ندارد، تمامِ زندگی در این دنیا، همراه با درد است. اما درد داریم تا درد...و همینطور، هر دردی، درمانِ خاصِ خودش را دارد. اول درد را باید شناخت، سپس میتوان نسخه داد.
مشکلاتِ امروزِ ما هم کم نیست...درد کم نیست؛ بیکاری، رکود، مشکلاتِ اقتصادیِ مردم، مشکلاتِ تولید در داخل، قاچاق، سوءِ مدیریت، اختلاس، رشوه، گرانی، تورم و هزاران مشکلِ دیگر. اما شاید در این میان، یک مشکل، خیلی بیشتر از بقیه آسیب رسان و مضر باشد، یک دردی به نامِ "غفلت"!
غفلتِ این روزهایمان، به معنای خواب است، اما نه آن خوابی که واقعا به خواب رفته باشیم، این بار خودمان را به خواب زده ایم و قصدِ بیدار شدن نداریم، به همان قولِ معروف، کسی که خود را به خواب زده باشد را نمیتوان بیدار کرد...این وسط، مسئولین هم همراهی کرده و برایمان لالایی میخوانند! البته جای هیچ تعجبی هم نیست، مسئولین هم یا خودمانیم یا خودمان انتخاب کردیم (که این هم همان اولی میشود!). این وسط، بعضی هم که بیدارند و میخواهند بقیه را بیدار کنند، تبدیل به سنگری از دشمن میشوند و از همه طرف، موردِ حمله و هجمه قرار میگیرند، خدا به دادشان برسد...و قطعا میرسد.
امثالِ حاج میثم، حاج آقا پناهیان، نادر طالب زاده، سید ابراهیم، سعید جلیلی و خیلی های دیگر، بیدارند و درد را هم میبینند و هم میچشند. این ها درد را برایمان بازگو میکنند، دلیل ها را میگویند، درمان ها را میگویند. همین است که آنهایی که درد ندارند، به این سنگر ها حمله میکنند تا به خیالِ خودشان، جلوی روشن شدن و بیدار شدنِ بقیه را بگیرند. یادمان نرود که امثالِ حاج میثم، نمیخواهند که خود را مطرح کنند، این ها میخواهند درد مطرح شود نه خودشان؛ در واقع اصلا اینجا چیزِ دیگری نیست...افراد که جایگاهِ خاصی ندارند، این درد ها هستند که باید روشن شوند و سپس درمان! خداوند از این خواب کننده های روزگار نخواهد گذشت...همین است که حاج میثم میخواند: دیگر نصیحتِ صفِ اول صلاح نیست...شاید همین جاست که "آتش به اختیار" رُخ می نماید و مردم را به بیداری دعوت میکند.
باهم بخوانیم:
" اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادى انتخاب کنیم که مردمى باشند، ساده زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمى است "
سنندج - 88/2/22
" بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجملپرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد "
بیجار - 88/2/28
" اصلح یعنى چه کسى؟ یعنى کسى که هدفها را دنبال کند؛ یعنى کسى که دردها را بداند و حس کند؛ یعنى کسى که براى ریشهکنى فقر و فساد عزم جدى داشته باشد؛ یعنى کسى که به حال قشرهاى محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسى است که هم به ترقى و پیشرفت کشور و توسعهى اقتصادى و غیراقتصادى بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آنچنان محو و مات نشود که از یاد قشرهاى مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسى است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد "
جیرفت - 84/2/17
" امروز ملت ما و همهی ملتهای عالم، بخصوص ملتهای مسلمان، باید دردهای عمدهی بشر را درست بشناسند و تشخیص بدهند، تا دستهای تبلیغات بیگانه نتواند فکر غلط و برداشت نادرستی را از حقایق عالم در مقابل آنها قرار بدهد. آن چیزی که امروز همهی ملتها باید بدانند، این است که امروز درد بزرگ بشریت، تسلط قدرتهای استکباری و بیمهار است؛ این اساس مشکلات و دردهای ملتهاست...دردهای ملتها، دردهای گوناگونی است: فقر و جهالت و انحطاط فرهنگی و دچار ظلم و ستم بودن و دچار فساد اخلاقی بودن؛ اما آنچه که من میخواهم عرض کنم، این است که اگر قدرت سلطهگری مثل امریکا امروز بر دنیا حکومت نمیکرد و سلطههای فاسد را در کشورها پشتیبانی نمیکرد، وضع ملتها اینطور نمیماند؛ این یک حقیقت است "
قم - 70/11/30
" برادران غفلت نکنیم. بزرگترین عذاب خدا بر یک ملت این است که آن ملت غافل بشوند. بدترین درد برای یک جامعه، غفلت آن جامعه است "
تهران - 84/6/8
" شاخص این است که شعارهاى انقلاب بایستى به وسیله ى مسئولین و منتخبین ما روز به روز زنده تر شود. این شاخص است. ربطى به جناح بندیها ندارد، ربطى به اسمها ندارد. علاج دردهاى این ملت و وسیله ى رسیدن به آرمانهاى این ملت، شعارهاى انقلاب است؛ اینها باید حفظ شود. آن کسانى که با این شعارها به معناى حقیقى کلمه مخالفند، دشمنِ این شعارهایند؛ اینها نباید در مراکز تصمیم گیرى واقع بشوند...باید کسى را بگذاریم که معتقد به این حرکت باشد، معتقد به این راه باشد، معتقد به آن هدف باشد، معتقد به توانائیهاى ملى باشد، معتقد به اسلام، معتقد به انقلاب باشد و شاخصها را قبول داشته باشد. این آن نقطه ى حساس است "
تبریز - 86/11/28
امام خامنه ای
یادمان نرود که درد، باید همگانی شود، همه باید دردمند شوند، همه باید به فکرِ حل کردنِ مشکلات و درد ها باشند...اول بیدار شویم، سپس برویم سراغِ درد ها...
آخر چه وقت دم زدن از عدل حیدر است؟ / نهجالبلاغه بسته بماند وزینتر است
وحدت شکسته هر که به دشمن زند نهیب / حرمت شکسته هر که ز جرأت برد نصیب
هر شکوه از خیانت دشمن خیانت است / باید گذاشت تا به ابد دست روی دست
کم نیست حرفهای نگفته هنوز هم / کم نیست دردهای نهفته هنوز هم
دمت گرم حاج میثم عزیز...