{؛ ژاکت ؛}

سرمای روزگار، تنها یک راه دارد...لباس گرم

{؛ ژاکت ؛}

سرمای روزگار، تنها یک راه دارد...لباس گرم

درباره بلاگ
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۰۲

قانون مند

یک زمانی، صفحه ی حوادث، از پر طرفدارترین صفحات روزنامه ها بود، تا جایی که خیلی از روزنامه ها و مجلات، به انتشار اخبار دروغ در این صفحه دست میزدند؛ الان این موضوع تا حدی بهتر شده ولی یک چیزی هنوز حل نشده...

...

28 خرداد...ربودن و قتل دختر بچه ی 7 ساله در پارس آباد؛

29 تیر...ربودن و قتل دختر بچه ی 8 ماهه در مشیریه و پاکدشت؛

...

نمیخواهم هیچ مقدمه ای بگویم...اولین سوال من همینه...چرا؟!

هر چند وقتی، باید منتظر شنیدن خبرهایی مثل 2 مورد بالا باشیم، هر چند وقتی، باید منتظر شنیدن خبر یک دزدی و قتل و آدم ربایی جدیدی باشیم، هر چند وقتی ...

ادعا میکنیم که هر روز توی حوزه های بازدارنگی نسبت به چنین جرایمی داریم پیشرفت میکنیم، با این حال، هر روز هم، جرایم بیشتری رو شاهدیم. درسته که با افزایش جمعیت و پیشرفت دستگاه های نظارتی، این جرایم هم بیشتر به چشم می آیند ولی خب قطعا اگر روند بازدارنگی به درستی انجام شود، با تمام این اوصاف، باز هم باید شاهد کاهش جرایم میشویم نه افزایش اون!

این حرف ها وقتی بیشتر معنی میدهند که اکثر این مجرمان، بعد از دستگیری، مشخص میشود که سابقه دار بودند و هر کدام در کشیدن حبس در زندان های مختلف، یَد طولایی دارند. دقیقا همین جاست که این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند، یعنی چی؟ یعنی چی که وقتی کسی، برای یک خلافی، محکوم شده و به زندان رفته است، در اولین فرصتی که از زندان بیرون می آید، چه به صورت آزادی کامل و چه مرخصی کوتاه مدت، باز هم به سراغ یک خلاف جدید میرود و انگار نه انگار که تا دیروز در زندان و مشغول گذراندن دوره ی محکومیتش به علت همین خلاف ها بوده. من معنی این اتفاق را نمی فهمم؛ مگر اون زندان، قرار نبوده که او را از خلافی که کرده، پشیمان و نادم بکند؟ مگر قرار نبوده که چنین دستگاه هایی وظیفه ی بازدارندگی داشته باشند و افراد را از گرفتن چنین تصمیماتی بر حذر دارند؟ پس چه شد؟ پس چرا اینقدر آمارِ خلافِ سابقه داران بالاست؟

بالاخره یک دلیلی باید داشته باشد...یا حکمی که برای خلاف فرد صادر میشود، حکم کم و سبکیست، یا اینکه زندان هایمان خیلی زندان نیستند و امکانت رفاهی بیش از حد دارند، یا اینکه مجرم هایمان پوست کلفت شدند و این زندان ها هم پوستشان را ضخیم تر میکند، یا ...

این موضوعات یک طرف، عدم سخت گیری های قانونی دیگری که زیاد هم هستند را هم به آنها اضافه کنید، افرادی که خلاف های متعددی کردند و وضعیتشان مشخص است، چرا راحت باید مرخصی بگیرند یا خیلی راحت با یک وثیقه بیرون بیایند؟ همین سارق اصلی "بنیتا" ی 8 ماهه، با 130 شاکی، کلی پرونده ی شرارت، درگیری با مأموران انتظامی، خرید و فروش مواد مخدر و مشروب و سرقت و از اینجور کثافت کاری ها دارد...چرا چنین فردی خیلی راحت باید با یک وثیقه آزاد شود و هنوز چند ماهی از آزادیش نگذشته، دوباره دست به سرقت بزند تا خون یک بچه ی پاک و معصوم و مصیبت و غم یک خانواده ی بیچاره ی دیگر هم به گردنش بیافتد؟

مشکلات زیادند...از سیستم قضاوت هایمان که در خیلی از موارد، آبدوغ خیاری میشود و حکم های سنگینی برای خلاف سنگین ها صادر نمیشود و حکمِ یک پرونده ی کاملا واضح، n سال طول میکشد، بگیرید تا نقص های قانونی زیادی که در قانون رسیدگی به جرایم مختلف، چه به صورت حقیقی و چه به صورت مجازی، وجود دارد؛ نمیدانم تا کی قرار است همینجوری بگذرانیم و هیچ تغییر و اتفاقی هم نیافتد؟ تا کی قرار است هر روز اخبار جدیدی از اتفاقات و جنایت های جدید از رسانه هایمان بشنویم؟ تا کی قرار است به علت همین موضوعات، هر روز یک قربانی بدهیم و هیچ خبری هم از درست شدن اوضاع نشود؟ تا کی قرار است امثال "بنیتا" و خانواده اش، به علت نقص های قانونی و قضایی، تیترِ یکِ صفحه ی حوادث شوند؟

موضوع امنیت جانی و غیر مالی، خیلی مهمتر از امنیت مالیست؛ یعنی با افتادن چنین اتفاقاتی و نبود یک مجازات درست و حسابی و عبرت آموز برای دیگران، این موضوع امنیت جانی، دچار خدشه و آسیب میشود؛ آن وقت است که دیگر خیلی از شعار ها و حرف زدن ها، کوچکترین تأثیری هم ندارند، چیزی که نباید در دل مردم شکل بگیرد...البته مقوله ی امنیت مالی هم مهم است؛ وقتی مجازاتی برای نجومی بگیران یا اختلاس کننده ها نباشد، این موضوع هم خدشه دار میشود و تمام اینها، نتیجه ای جز بی اعتمادی و بی رغبتی، نسبت به نظام جمهوری اسلامی نخواهد داشت. موضوعاتی که در این قضیه مطرح هستند، باید یک سر و سامانِ اساسی بگیرند تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم...قانون...مسئله ی مهمی که هم از عمل نکردن به آن و هم از نقص های آن، ضربه خوردیم و میخوریم. خلاصه کنم...باید قانون مند شویم، هم خودمان و هم قانون هایمان؛

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی