{؛ ژاکت ؛}

سرمای روزگار، تنها یک راه دارد...لباس گرم

{؛ ژاکت ؛}

سرمای روزگار، تنها یک راه دارد...لباس گرم

درباره بلاگ
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۱۰

بی پدر مادر (3)

بعد از وارد شدن به وادی معنای واقعی سیاست و شناخت مفاهیم پایه ای در این وادی، از جمله ویژگی های یک فرد مناسب برای جایگاه مناسب خود در امور مختلف جامعه، شاید نوبت به آن رسیده باشد که بگوییم واقعا این برهه از زمان و مکان ما، چه کسی را به میدان میطلبد...

ما در دو مطلب قبل که از همین سلسله مطالب "بی پدر مادر" بود، به معنای واقعی سیاست پرداختیم و تفکیکی در بین افکار حاکم بر مردم و واقعیت موجود در سیاست و دین و مملکت اسلامی ایجاد کردیم. در دومین مطلب نیز به مفاهیم پایه ای برای شناخت افراد و اشخاصی که باید در چنین جایگاه هایی، پست های اصلی و بالاتر را بگیرند، پرداختیم و اصطلاحاتی از جمله "انقلابی گری" را مطرح و بررسی کردیم. اما شاید ژاکت هیچگاه به طور رسمی و کاملا روشن، اسم و نام شخصی را مطرح نکرده باشد که قطعا دلایل زیادی نیز بر این موضوع وجود دارد که فقط به طور خلاصه میتوان به همین یک جمله اشاره کرد که باید در ابتدا موضوعات اصلی و پایه ای را مطرح و سپس به تشریح و توصیف آن پرداخت و بعد از آن کم کم ریزتر شد و به جزئیات بیشتری پرداخت و تازه در آخر میتوان با استدلال و منطق، افرادی را نیز مشخص و بیان کرد که این قسمت آخر، فقط جنبه ی توضیح و شفافیت دارد نه چیز دیگری.

و اما این قسمت...

در توضیح واژه ی "انقلابی گری" در مطلب قبل، به موضوعات بسیاری پرداخته شد ولی همانطور که گفته شد، این واژه نیز از معنای بسیار عمیق و وسیعی بهره مند است که قطعا بیان آن در این چند صفحه مطلب، هیچگاه کامل نبوده و نخواهد بود. ولی ما هم قطعا وظایفی داریم که نمیتوان از انجام آنها کوتاهی کرد. اینبار میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چه کسی توانایی دارد کاملا بصیرت خود را به نمایش گذاشته و راهکار های آن را در تمام امور، پیاده کند به طوری که همه جا شاهد موفقیت و پیروزی حق بود.

امروز در جایگاهی قرار داریم که اوضاع خوبی در داخل و خارج مملکت حاکم نیست؛ از خارج از این مرزها که هرچه گفته شود، تکرار مکررات است، از جنگ ها و نا امنی های کشورهای منطقه و کشتار بی رحمانه ی مردم بی گناه توسط دشمنان اسلام بگیرید تا تحریم ها و بیانیه های غربی ها علیه ایران و پول های بلوکه شده و توهین ها و تجاوزات به عزت و شرف مردممان. حال تمام این موضوعات در خارج از مرزها بود در حالی که در داخل کشور، مشکلاتی به مراتب بزرگتر و سنگینتر وجود دارد که خیلی ها از شفاف گفتن آنها هراس دارند.

موضوع صحبت هایم بیشتر مشکلات داخلیست. بیایید بعضی از این مشکلات را با هم مرور کنیم؛ بدهی دولت در چهار سال پیش چیزی حدود 70 هزار میلیارد بوده که قطعا عدد کوچکی نیست ولی الان این عدد به 700 هزار میلیارد رسیده است! نرخ بیکاری در کشور طبق گفته ی دولت مردان، حدود 12 درصد است درحالی که در این آمار، کسی که یک ساعت در طول هفته کار میکند را هم شاغل به حساب آورده اند درحالی که ملاک اشتغال در ایران، حدود 40 ساعت کار در هفته است و این یعنی چیزی حدود 35 الی 40 درصد بیکاری داریم. با 11.5 میلیون جوان در سن ازدواج که نسبت به قبل هم افزایش داشته، شاهد کاهش چشمگیر نرخ ازدواج در کشور نسبت به گذشته هستیم. در این دولت، حدود 1500 واحد تولیدی تعطیل و کارگران آن بیکار شدند که در بین این کارخانه ها، اسامی بزرگ و قدیمی و معروف بسیاری نیز دیده میشود. حدود 80 درصد تولیدی های چرم کشور تعطیل شدند و ...؛ تمام این مواردی که گفته شد تنها برگی از مشکلات بزرگی هستند که در کشور وجود دارند. در حالی که آقایان دولتی، سعی بر سرپوش گذاشتن بر اینها دارند و مدام با اعداد و ارقام بازی میکنند که مبادا نکند کسی در انتخابات به آنها رأی ندهد و دولتی چهار ساله داشته باشند. از همه بیشتر، این طفره رفتن ها و این اعتراف نکردن ها و امیدهای واهی دادن است که مردم را ناراحت و ناراضی میکند. ای کاش کمی دولت راست گویی به خرج میداد و حداقل با آمارهای دروغ مردم را گول نمیزد، مطمئنم که به رشد رأی هایش کمک میکرد!

این مشکلات وقتی جانسوز میشود، که دولت مردان، در عین بیخیالی، به کارها و مال اندوزی های خود ادامه میدهند، کسی که قرارداد افتضاح و فجیع کرسنت را امضا کرده و وقتی که شکایات ما برای جلوگیری از ادامه ی آن در جریان است و به موفقیت نزدیک میشود، همان فرد که متهم این پرونده محسوب میشود، یکباره در پست وزارت مینشیند و تمام کارهایی که انجام شده را نابود میکند و همه ی اسناد و مدارک ما زیر سوال برده میشود. وزیر و دخترش که به جای انجام امور آموزش و پرورش در ممللکت، به تجارت های غیر قانونی خود میپردازند تا سند خطرناک 2030 ای به امضا و اجرا برسد و مشکلات آموزشی ما را چندین برابر کند. اختلاس های بزرگ از اموال مردم را معوقات مالی مینامند و اختلاس کننده ها را ذخایر نظام معرفی میکنند. برادر رئیس جمهور مملکت در کارهای کشور دخالت میکند و دزدی های خود را میکند و دستگاه های قضایی برای مجازاتش با سد عظیم خود آقای رئیس جمهور مواجه میشوند. توافقی امضا میشود که قرار است تمام مشکلات مردم را حل کند، حتی آب خوردن آنهارا...درحالی که چیزی از امضای آن نمیگذرد که از سوی همان مسئولین، گفته میشود که قرار نیست همه ی مشکلات حل شوند! و بعد از آنکه کشور ما خیلی بیشتر از آن چیزی که باید انجام میداد (به گفته ی خود مسئولین مربوطه) انجام میدهد، طرف مقابل تقریبا به هیچ کدام از تعهدات اصلی خود عمل نکرده و ما هم در اعتراض به این ماجرا دستمان به هیچ جایی به غیر از چند فشار ایمیلی (!) بند نیست و هیچ بندی از توافقنامه هم از ما حمایت نمیکند. اینهاست که مردم را آزرده خاطر میکند. وقتی مسئولین با دروغ های پی در پی خود، به دنبال فریب دادن مردم و پرت کردن توجه مردم به موضوعاتی مانند کُنسرت (!!) هستند است که خون مردم به جوش می آید...اینهاست که مردم را ناراضی میکند. ولی کاش فقط نارضایتی مردم به دولت و دولت مردان ختم میشد، متاسفانه در چنین مواقعی، این نارضایتی ها اینجا تمام نمیشود و معمولا به پایه و کل نظام کشیده شده و از آن ناراضی میشوند، یعنی دقیقا همان چیزی که دشمنان ما میخواهند.

اینجاست که ما میگوییم به فردی انقلابی نیاز است، اینجاست که میگوییم وضعیت مملکت، دوران بحرانی ای را میگذراند و اگر قرار باشد به همین منوال ادمه دهیم، دیگری چیزی نمیماند که نام آن را منافع ملی کشور بنامیم.

وقتی که آقای روحانی میگوید ما میتوانیم همه ی تحریم ها را برداریم، به معنای برجام های 2 و 3 و 4 و ... است و در واقع به معنای از دست دادن دیگر داشته هایمان مثل توان موشکی و فناوری های علمی و فضایی و پزشکی و ... در آخر هم شناسنامه های خودمان است. اینجاست که حضور یک فرد انقلابی مورد نیاز است و باید روی کار بیاید...

وقتی قرار شد که یارانه ها به صورت نقدی پرداخت شود، این میزان حدود 22 درصد هزینه های خانواده ها را پوشش میداد درحالی که با گرانی ها و تورم، این عدد به زیر 5 درصد رسیده است. این به معنای نیاز افزایش یارانه ها حداقل برای یکسری از مردم است. اما آقایان دولتی آن را قبول نداشته و ندارند، در حالی که منبع این افزایش ها، هم میتواند از خود درآمد حاصل از هدفمندی یارانه ها باشد و هم از منابع دیگر؛ وقتی مالیات ها درست گرفته نمیشود، وقتی هزینه ی این دولت، به 2.5 برابر افزایش پیدا میکند، وقتی واردات نجومی و البته غیر ضروری را افزایش میدهند، وقتی ذخایر نظام (!) به پول های مردم، چنین دستبردهایی میزنند و فرار میکنند، معلوم است که دیگر منبعی باقی نمی ماند برای افزایش یارانه ها...البته اگر وصل شدن دوباره ی یارانه های بعضی از مردم در این چند روز و سه برابر کردن بعضی از پرداخت ها به یکسری از مردم دوباره در همین چند روز اخیر را کنار بگذاریم!

طبق برنامه ی ششم، باید سالی حداقل 1 میلیون شغل و یک میلیون ازدواج داشته باشیم؛ اما وقتی به آقایون دولتی گفته میشود، میگویند مگر میشود...؟؟؟؟!!! معنای این چیست؟ طبق قانون باید این کار انجام شود، بهتر است اینجوری بگویم که نباید یک رئیس جمهور این حرف را بزند، باید بگوید که چون قانون است و درست هم هست (یعنی قانون درستیست و برای پیشرفت کشور لازم است)، باید انجام شود و من هم به عنوان رئیس جمهور مملکت، برای اجرای این قانون، خودم را در اجرای آن تمام و کمال خرج میکنم (خودم را ملزم به اجرای آن میدانم) تا هر مقداری که میتوانیم. حالا مدتی که میگذرد برای همان رأی جمع کردن، خودشان به رسانه ها میگویند که اگر ما دوباره روی کار بیاییم، قول 4 الی 5 میلیون شغل میدهیم!!!

اینهاست که مردم را آزار میدهد...اینجاست که میگوییم دیگر این دولت کارایی ای ندارد...دیگر نمیتوان اینان را تحمل کرد...اینجاست که میگوییم باید یک رئیس جمهور انقلابی روی کار بیاید...اینجاست که میگوییم سید ابراهیم رئیسی...

نمیخواهم سرتان را درد بیاورم ولی فکر میکنم گفتن بعضی چیزها لازم است؛ امروز دیگر جای سکوت، سستی، ولنگاری، فحاشی به منتقدان دلسوز، دشمن پرستی، بی عرضگی، بی تدبیری، افراط و تفریط و حماقت نیست...انقلابی گری نیاز است...تفکری که توانایی مبارزه و مقاومت و پیروزی را داشته باشد...گفته میشود که اگر ما برویم، جنگ میشود...اینجا یک سوالی مطرح میشود، مگر شما چه نسبتی با دشمنان ما دارید که با رفتن شما جنگ خواهد شد؟؟! مردم را بی خودی نترسانید، مردم را فریب ندهید.

من یک سوال دیگر دارم...چرا باید یک روزنامه ی اسرائیلی (جروزالم) بگوید که " به نظر میرسد که روحانی، بهترین رئیس جمهوری است که اسرائیلی ها میتوانند برای ایران انتظار داشته باشند" ؟؟!! البته این اولین باری نیست که رسانه های مختلف غربی و صهیونیستی از آقای روحانی و دولتش حمایت میکند. و این به نظرم یک اتفاق افتضاح خواهد بود، اگر این اتفاق برای من می افتاد، قطعا یا خودکشی میکردم یا اگر آنقدر عاجز و بی اراده شده بودم، فرمان ترور ناگهانی خود را میدادم!!

بله...این دقیقا همان نتیجه ی نگاه عاجزانه به دشمنان است؛ وقتی تمام امید و برنامه های خود را بر اساس حمایت غربی ها از خودمان میچینیم، نتیجه ای غیر از این عایدمان نخواهد شد. کسی مخالف ارتباط با خارج از مرزهایمان نیست، ولی این را باید بدانیم که آنها عاشق چشم و اَبروی ما نیستند و از منافع خود و از استعمار و استفاده ی ابزاری از دیگران را نمیگذرند؛ چرا وقتی که به قول خودتان، این کشورهای غربی هستند که به تجارت ها و معاملات ما محتاج اند، ما باید قراردادهایی را امضا کنیم که سود اصلی را آنها ببرند و کاگران خودمان را بیکارتر کنیم؟ چرا برای خارجی ها بیشتر از خودمان اشتغال زایی کنیم؟ چرا باید در نقش منجی برای شرکت های خارجی ظاهر شویم و روز به روز کارخانه های بیشتری را در داخلی کشورمان به تعطیلی بکشانیم؟ چرا باید تمام سیستم هسته ای خود را تعطیل کنیم درحالی که هیچ کدام از تحریم هایمان هم لغو نشود؟ چرا باید وقتی که رهبرمان میگفت اینها قابل اعتماد نیستند، اینها بدعهدند، اینها دشمن هستند، هیچ یک از مسئولین گوش ندهند و همان راه مذاکره ی کورکورانه را در پیش بگیرند؟ چرا ...؟

بله...اینجاست که مردم ناراضی میشوند...

حالا که قلب راکتور اراک را سیمان گرفته است، چه کسی جواب هزینه ها و سعی و تلاش های شبانه روزی محققان را میدهد؟ چه کسی پاسخ خون شهدای هسته ای را میدهد؟ چه کسی پاسخ زندگی تاسف بار محرومین جامعه را خواهد داد؟ چه کسی پاسخ هزینه های صرف شده و بی حاصل را خواهد داد؟ و چه کسی پاسخ آیندگان را خواهد داد؟...


بله...اینجاست که می گوییم سید محرومان...اینجاست که میگوییم سید انقلابی...اینجاست که میگوییم سید ابراهیم رئیسی...

همه برای هم، همه برای اقتدار و عزت اسلام و کشور، همه برای انقلاب...همه با هم، با سید ابراهیم رئیسی...

به امید پیروزی حق...

یا علی مدد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی